مناجات با خدا .گریز به روضه حضرت رقیه(س)
ای مهربان خدای پرده پوشم
از باده ی رحمانی ات بنوشم
چون نامه ی خود بنگرم خموشم
اما کند عفو تو در خروشم
یا دائم الفضل عَلی البریَّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
حق نمک را من ادا نکردم
جز بر وفای تو جفا نکردم
بر توبه های خود وفا نکردم
شرمنده ام از تو حیا نکردم
یا صاحبَ المَواهِبِ السَّنیَّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
شب های جمعه می کنی صدایم
تا لحظه ای بر درگهت بیایم
بر درد بی درمان شدی دوایم
اما من آلوده در خطایم
یا باسِطَ الیدَینِ بِالعَطیّه
اِغفِر لنا فی هذِهِ العَشیّه
هرچند بدتر از خودم ندیدم
بسکه بزرگی داده ای امیدم
بر مجلس اهل ولا رسیدم
دادی به آل فاطمه نویدم
صَلِّ علی خَیرِ الوَری سَجیّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
اصلاً نشد در وادی ولایت
حق تو را یارب کنم رعایت
هرچند کردی تو مرا هدایت
خالص نگشتم تا کنم صدایت
اِرحَم لنا یا عالمَ الخَفیّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
منکه غلام خانه ی حسینم
دیوانه ام دیوانه ی حسینم
سینه زن غمخانه ی حسینم
دلداده ی دردانه ی حسینم
حقّ همان شهیده ی زکیّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
وقت سحر بوی رقیه دارد
بوی خوش از روی رقیه دارد
عاشق نظر سوی رقیه دارد
دل حاجت کوی رقیه دارد
آن دختر غمدیده از ذَریّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
حتی ز زینب هم شکسته تر شد
آنقدر زد ناله شبش سحر شد
تا رو به رو با صورت پدر شد
لب های او بوسید و در سفر شد
زد ناله بنت المرتضی رقیه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
جواد حیدریش
موضوعات مرتبط: حضرت رقیه(س) - شهادتمناجات با خدا
برچسبها: مناجات با خدا گریز به روضه حضرت رقیه(س)